نفس مامان و بابا کیارش قشنگمنفس مامان و بابا کیارش قشنگم، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

کیارش شاهزاده خونه ما

پائیز کیارش جونی

      پسر ماهم... خورشیدم...دنیام... زندگی   پنج شنبه و جمعه  حدود 25 نفری میشدیم که رفتیم سمت مرز ترکمنستان سد گلول سرانی پاسگاه محیط بانی پنج شنبه عصری رسیدیم و شب همونجا موندیم و عصر جمعه برگشتیم هوای خیلی خوبی بود و تو این فاصله کم کلی هم بهمون خوش گذشت     اینجا هممون پریدیم و تو هم پا به پای ما پریدی  عزیزم     عاشقتممممممم وروجک دوست داشتنیم       ...
27 مهر 1393

باز اومدم که برات بنویسم...

    پسر نازم مرد کوچکم نفسم...زندگیم...عشقم دیر میام میدونم ، ولی خوب، بیام زود به زود که چی بنویسم از شیرین زبونیات یا از شیرین کاریات یا اینکه داری بزرگ میشی بگین ماشاا... پسرم یکی یدونم چشم نخوره ایشاا... آخه دیگه زبونم و دستام قاصرن  ولی خوب  هر چیزی رو نمیشه نوشت باید به ذهنم بسپارمشون که بزرگ شدی و شیرین تر شدی آقاتر شدی وقتم باهات پر میشه این بهار و تابستون 93 حسابی با هم بودیم و خوش گذرونی کردیم حسابی فول فول بود برامون خوش گذروندن ولی خوب بهت قول نمیدم که میام ولی میام اما زود به زود نمیشه بیام بنویسم میدونی دیگه شدی همپای بابا، با بابا استخر بری با ب...
15 مهر 1393
1